این فیلم‌ها ممنوع شده‌اند!

جنجالی‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما

این فیلم‌ها ممنوع شده‌اند 

این فهرستی از ۱۰ فیلم جنجال‌برانگیز تاریخ سینما است که با نظرسنجی از منتقدان و کارشناسان فیلم توسط روزنامه ایندیپندنت منتشر شده است:


1- «پرتقال کوکی» به کارگردانی استنلی کوبریک (۱۹۷۱)

در کشورهای ایرلند، سنگاپور، مالزی، اسپانیا و کره به مدت دو دهه ممنوع شد.
یک اقتباس جنجالی از کتاب آنتونی بورخس که خود کوبریک آن را به پیشنهاد پلیس و به خاطر تهدیدهایی که بر علیه او و خانواده‌اش انجام شده بود در انگلستان به نمایش در نیاورد و این موضوع را همسرش بعد از مرگ او فاش کرد.

2- «کشتار با اره‌برقی در تگزاس» به کارگردانی تاب هوپر (۱۹۷۴)

این فیلم به دلیل تعدد سکانس های خشونت آمیز و ترسناک در کشورهای فنلاند، انگلستان، برزیل، استرالیا، آلمان، شیلی، سوئد، نروژ و ایرلند به نمایش درنیامد. فیلم بر اساس زندگی واقعی قاتلی به نام اد گین ساخته شه بود که پوست انسان می‌پوشید اما از اره برقی استفاده نمی‌کرد.

3- «جن گیر» به کارگردانی ویلیام فریدکین (۱۹۷۳)

این فیلم یکی از ترسناک ترین و جنجال برانگیزترین فیلم‌های تمام ادوار سینما است و نمایش آن در کشورهای انگلستان، مالزی و سنگاپور ممنوع شد. منتقدان استقبال بسیار گرمی از فیلم کردند و فیلم نامزد 10 جایزه اسکار و برنده دو تای آن‌ها (صدا و تدوین) شد.

4- «زندگی برایان» به کارگردانی تری جونز (۱۹۷۹)

این فیلم هم در کشورهای نروژ، ایرلند و سنگاپور ممنوع بود.
این هزل مذهبی توسط بسیاری از فعالان مذهبی تقبیح شد. در سوئد با جمله "آن‌قدر خنده‌دار است که در نروژ ممنوع شده" از ممنوعیت آن استفاده کردند.

5- «آخرین تانگو در پاریس» به کارگردانی برناردو برتولوچی (۱۹۷۳)

این فیلم در کشورهای ایتالیا، نیوزیلند، پرتقال، سنگاپور و کره جنوبی ممنوع شد.
این فیلم مشهور که نامزد دو جایزه اسکار بود، یکی از بدنام‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست.

6- «در جبهه غرب خبری نیست» به کارگردانی لوئیس مایلستون (1930)

در کشورهای آلمان و اتریش حدود سه دهه ممنوع اعلام شده بود.
این فیلم موفق به کسب دو جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد اما به خاطر مضامین ضدجنگ و پیام ضد آلمانی‌اش توسط هیتلر و متحدانش ممنوع شد. در نمایش بسیار کوتاه‌مدتش در سینماهای آلمان نیز نازی‌ها با رها کردن موش در سالن‌های سینما نمایش را به هم ریختند!

7- «کالیگولا» به کارگردانی تینتو براس و باب گوچیونه (1979)

در کشورهای کانادا و ایسلند به نمایش در نیامد.
داستان جنجالی امپراطوری روم و نمایش خشونت فراوان به همراه مضامین غیراخلاقی دیگر باعث شد این فیلم از جنجالی‌ترین آثار سینمایی لقب بگیرد. در این فیلم بازیگرام مطرحی مثل مالکوم مک‌داول، پیتر اوتول و هلن میرن شرکت داشتند.

8- «آخرین خانه سمت چپ» به کارگردانی وس کریون (۱۹۷۲)

در کشورهای سنگاپور، ایسلند، نیوزیلند، نروژ، آلمان غربی به نمایش در نیامده و برای 18 سال در انگلستان و بیشتر از 32 سال در استرالیا ممنوع بوده است.
این فیلم را وس کریونی ساخت که فیلم «تپه‌ها چشم دارند» او هم در فنلاند ممنوع شده بود. او را برای فیلم‌های ترسناکی مثل «کابوس در خیابان الم» و سری «جیغ» هم شهرت چشمگیری دارد.

9- «وسوسه‌ها» به کارگردانی تاد برونینگ (1932)

نمایش آن در کشورهای ایتالیا، فنلاند و ایرلند ممنوع شد.
تصمیم عجیب برونینگ برای استفاده از آدم‌های معمولی با شکل و شمایل عجیب و در هم به جای بازیگران گریم شده حسابی تماشاگران را شگفت‌زده کرد و با این‌که این فیلم حالا یک فیلم کالت به حساب می‌آید اما برونینگ برای ساختن فیلم بعدی‌اش باید خیلی تلاش می‌کرد.

10- «شیطان مرده» به کارگردانی سام ریمی (۱۹۸۱)

ممنوع شده در کشورهای مالزی، انگلستان، آلمان غربی، سوئد، ایسلند، ایرلند و سنگاپور.
این فیلم از اولین فیلم‌هایی بود که توسط فعالان مذهبی با عنوان "کثافت ویدیویی" -اصطلاحی که برای انتقاد از نمایش صریح خشونت توسط سازمان‌های مذهبی، منتقدین و رسانه‌ها به کار گرفته می‌شود- مورد شماتت قرار گرفت.


عکسهای  Ben benowski

خیلی وقت بود که عکس upload نکرده بودم!!!!!

اگه از قسمت عکسها خوشتون اومد نظر بدید یا بگویید چه نوع عکسهایی رو بیشتر می پسندید؟؟!!

درام ایرانی طبقه بالا (یادداشت دِبورا یانگ -هالیوود ریپورتِر)

درام ایرانی طبقه بالا (یادداشت دِبورا یانگ -هالیوود ریپورتِر- بر فیلم «درباره ی اِلی» ترجمه سارا ترابی) 

 «درباره اِلی» درامی است که فیلمنامه آن حول وحوش ناپدید شدن مرموزِ زنی جوان (الی) شکل گرفته است. این فیلم اصغر فرهادی را به عنوان یکی از استعدادهای برجسته‌ی سینمای ایران تایید می‌‌کند. کسی که توانایی‌اش را در به تصویر کشیدن نارضایتی اجتماعی طبقه‌ی متوسط جامعه‌اش می‌توان بی‌نظیر دانست. این اثر بارز که به عوامل و بازیگران درخشان‌اش می‌بالد، با استقبال گرم جشنواره‌های خارجی روبرو شد و به وسیله‌ی تماشاگران خارجی مورد تحسین و تشویق قرار گرفت. جذابیت نیمه‌ی ابتدایی فیلم کمک مهمی برای موفقیت تجاری آن محسوب می‌شود. 
در یک فضای فیلم‌سازی بسیار کنترل‌شده و بسته که به طور فزاینده‌ای کار بیشتر کارگردانان خلاق سه دهه‌ی گذشته‌اش را تعطیل کرده، فرهادی به طور معجزه‌آسایی از کنار محدودیت‌‌ها و ممیزی‌ها گذشته و به افشای مشکلات طبقه‌ی متوسط جامعه‌اش پرداخته است. (همانطور که در فیلم «چهارشنبه سوری» می‌بینیم) در«درباره اِلی» دوباره به موضوع رابطه‌ی بین زن و مرد و رشته‌های دروغی که زندگی افرادی بی‌گناه را ویران می‌کند می‌پردازد.
یک جمع شاد و دوستانه (سه زوج متاهل با بچه‌های‌شان به اضافه‌ی احمد که به‌تازگی طلاق گرفته (شهاب حسینی) و یک مربی جوان مهد کودک به اسم اِلی (ترانه علیدوستی) ) برای تعطیلات سه روزه به سمت دریای خزر حرکت می‌کنند. این سفر بوسیله سپیده (گلشیفته فراهانی) مغز متفکر گروه برنامه‌ریزی شده است، که برنامه‌اش آشنا کردن احمد و اِلی است. احمد کسی ست که به دنبال همسر جدیدی می‌گردد.
اولین دروغ به زن صاحب‌خانه‌شان گفته می‌شود، کسی که از او خانه‌ی کنار ساحل را اجاره کرده‌اند. به او می‌گویند که احمد و اِلی تازه‌عروس و داماد هستند، که البته با توجه به رسومات ایرانیان این مفهوم قابل درک است. اما این دروغ نتایج شومی در پایان به دنبال دارد. گروه در یک ساخت و ساز از پیش هماهنگ شده، اِلی (دختر شیرینی که هیچ‌کس به درستی او را نمی‌شناسد) را به آشنا شدن با احمد ترغیب می‌کنند. احمد در آلمان زندگی می‌کند و فقط ده روز فرصت دارد تا همسری بیابد. زمانی که تمامی رقص‌ها، آتش‌سوزاندن‌ها، سیاه‌بازی‌ها و بازی والیبال‌شان دیگر غیر قابل تحمل شده، اِلی ناپدید می‌شود. از همان لحظه آهنگ داستان غم‌انگیز می‌شود. آیا او بدون اینکه به کسی چیزی بگوید به تهران برگشته؟ یا زمانی که می‌خواسته بچه‌ای را که به دردسر افتاده بود، نجات دهد، در دریا غرق شده؟ 
درحالی که قایق گشت و غواصان در جستجو هستند و پلیس منتظر جسد اِلی است، تا آب آن را با خود به ساحل بیاورد. خیلی سخت است که زن گمشده در فیلم «ماجرا» (میکل آنجلو آنتونیونی) را به خاطر نیاوریم. در این فیلم هم شاهد کشمکش بین افراد هستیم، به خصوص برای سپیده و شوهرش اوضاع غم‌انگیزتر است (با بازی مانی حقیقی کارگردان فیلم «کارگران مشغول کارند»).
تنها سپیده می‌دانسته که اِلی قرار است با کسی ازدواج کند، ولی از این نامزدی ناراضی است و تمایل زیادی هم به آمدن به این گردش خارج از شهر نداشته است. همانطور که جریان فیلم به سکانس‌های پایانی نزدیک می‌شود، سپیده و دوستانش به دروغ گفتن‌شان به یکدیگر و به خانواده‌ی اِلی ادامه می‌دهند. حتی با وجود اینکه هرچه بیشتر اوضاع را با دروغ‌های‌شان پیچیده می‌کنند. تنها کاری که می‌کنند خدشه‌دار کردن آبروی دختر گمشده است. 
از نظر تماشاگران خارجی این قضایا ممکن است چذابیت کمتری داشته باشد. آنها ترسی را که نویسنده–کارگردان فیلم، فرهادی قصد داشته از جامعه‌ای که بر پایه‌ی دروغ‌های بی‌ملاحت استوار است، به تصویر بکشد، کمتر دریافت می‌کنند.
در طی ماجرا گلشیفته از یک شخصیت سرزنده و بی‌غم به آدمی مبهوت و شوکه شده تبدیل می‌شود، که بازی بسیار خوبش در بین بازی‌های بسیار خوب دیگر بازیگران مشهود است. کار دوربین روی دست حسین جعفریان حس تعلیق مدرنی به فیلم بخشیده است.