جایزه «گنکور» سال ۲۰۰۸ به افغانستان رفت

«گنکور»، معتبرترین و معروفترین جایزه ادبی کشور فرانسه به «عتیق رحیمی» نویسنده چهل و شش سالهی افغانی برای رمان «سنگ صبور» اهدا شد، تا برای نخستین بار نام یک نویسندهی خوشاقبال افغانی در کنار بزرگانی همچون مارسل پروست، سیمون دو بووار، رومن گاری و مارگریت دوراس در لیست برندگان تاریخ صد و پنج سالهی جایزه گنکور قرار بگیرد. عتیق رحیمی که سنگ صبور نخستین رمان وی به زبان فرانسوی است، توانست در این رقابت از «ژان ماری بلا دو روبله» نویسندهی رمان «جایی که ببرها خانه دارند»، «ژان باپتیس دل آمو» نویسندهی رمان «تربیت آزاد» و «میشل لو بری» نویسندهی رمان «زیبایی دنیا» که هر سه آنها فرانسوی هستند، پیشی بگیرد و این فرضیهی سالهای اخیر منتقدان فرانسوی را تایید کند که نویسندگان فرانسویزبان خارجی جایگاه ویژهای در ادبیات امروز فرانسه بهدست آوردهاند. همزمان با اعلام اهدای جایزه گنکور به عتیق رحیمی در رستوران «دوران» واقع در میدان «گیون» شهر پاریس، جایزه «رونودو» سال ۲۰۰۸ فرانسه نیز به «تیرنو موننمبو» نویسنده آفریقایی کشور گینه برای رمان «پادشاه کاهل» اهدا شد. جوایز گنکور و رونودو از سالیان پیش هر دو در یک روز و یک مکان و یک ساعت تنها با اختلاف چند دقیقه اعلام میشوند. همچنین از سالها پیش گنکور تنها یک جایزه معنوی بوده و به طور نمادین تنها چکی به مبلغ ده یورو به برنده نهایی اهدا میکند، اما جایزه رونودو حتی از اهدای این ده یورو نیز خودداری میکند. عتیق رحیمی نویسنده و کارگردان متولد سال ۱۹۶۲ در شهر کابل پایتخت افغانستان است و در حالی این جایزه را از آن خود کرده که بنا بر گمانهزنیهای اغلب رسانههای ادبی فرانسه ژان ماری بلا دو روبله برنده جایزه ادبی مدیسی سال ۲۰۰۸ از شانس بیشتری برای دریافت این جایزه معتبر فرانسوی برخوردار بود. همچنین روزنامه لوموند اعلام کرد که طبق نظرسنجی از اهالی ادبیات فرانسه برای انتخاب برنده نهایی جایزه گنکور از میان چهار نامزد نهایی آن، اغلب شرکت کنندگان در نظرسنجی به ژان ماری بلا دو روبله رای دادند اما آرای عتیق رحیمی نیز تنها دو درصد با آرای بلا دو روبله فاصله داشت.
عتیق رحیمی در خانوادهای لیبرال بزرگ شده و در نوجوانی به دبیرستان فرانسویزبانان شهر کابل رفته است. وی در سال ۱۹۷۳ و همزمان با کودتای افغانستان و دستگیری پدر و عمویش به نویسندگی روی آورد و شروع به نوشتن کرد. پس از آزادی پدر رحیمی از زندان، خانواده وی به قصد مهاجرت به هند وطن خود را ترک گفتند اما عتیق رحیمی تا پس از کودتا موفق نشد به آنها بپیوندد. وی در این زمان در معدنی در افغانستان کار میکرد و سپس بعدها در سال ۲۰۰۰ با الهام از این دوره از زندگی خود نخستین رمان خود را به زبان فارسی به نام «خاک و خاکسترها» منتشر کرد. رحیمی در سال ۱۹۸۴ و با ناآرام شدن فضای سیاسی کشورش به پاکستان رفت و سپس عازم فرانسه شد و پناهندگی سیاسی گرفت و در دانشگاه سوربن پاریس مشغول به تحصیل شد. رحیمی در نهایت در این دانشگاه از رشته علوم ارتباطات رادیویی دکترا گرفت. وی سپس با مرگ یکی از دوستان نزدیکش در جنگ افغانستان بسیار تحت تاثیر قرار گرفت و با الهام از دوران کار در معدن و مرگ دوست خود رمان «خاک و خاکسترها» را نوشت. وی چهار سال بعد در سال ۲۰۰۴ فیلمی بر اساس این رمان ساخت که مورد توجه بخش تماشاگران جشنواره بینالمللی کن فرانسه قرار گرفت. وی همچنین پس از رمان «خاک و خاکسترها» دو رمان به نامهای «هزاران خانهی رویا و وحشت» و همچنین «بازگشت خیالی» را منتشر کرد و نخستین رمان فرانسوی خود را با نام «سنگ صبور» چندی پیش منتشر کرد.
«تیرنو موننمبو» برنده جایزه رونودو سال ۲۰۰۸ نیز ۲۱ ژوئیه سال ۱۹۴۷ در کشور گینه بهدنیا آمده است و از ساکنان فرانسوی زبان این کشور به حساب میآید. وی از سال ۱۹۷۳ برای ادامه تحصیل به کشور فرانسه رفته و از دانشگاه شهر لیون در رشته بیوشیمی دکترا گرفته و سپس در کشورهای مراکش و الجزیره تدریس کرده است. تیرنو موننمبو سال ۱۹۶۹ گینه را ترک گرفت و به دیگر کشورهای آفریقایی رفت و با ورود به فرانسه به ادبیات علاقه نشان داد و از سال ۱۹۷۹ نویسندگی را به طور جدی شروع کرد. وی نخستین رمان خود را تحت نام «میمونهای بوته» در سال ۱۹۷۹ و نزد انتشارات «سوی» فرانسه منتشر کرد و از آن تاریخ تا به امروز نزدیک به ده رمان منتشر کرده است.
جایزه ادبی گنکور در سال ۱۸۹۶ توسط «ادموند گنکور» تاسیس شد اما نخستین جایزه خود را ۲۱ دسامبر سال ۱۹۰۳ به «ژان آنتوان نائو» اهدا کرد. گنکور هر ساله به بهترین رمان منتشر شده به زبان فرانسه اختصاص مییابد و برنده نهایی خود را در نخستین روزهای ماه نوامبر اعلام میکند. علاوه بر جایزه ادبی گنکور، آکادمی گنکور هرساله بورسهایی را نیز در حوزه شعر، داستان کوتاه، زندگینامه و ادبیات کودک و همچنین نخستین رمان به نویسندگان و شاعران فرانسوی اهدا میکند. آکادمی گنکور همچنین دارای ده عضو ثابت است که سه شنبه اول هر ماه جلسه تشکیل میدهند. گنکور طبق آییننامهی آن تنها یک بار در طول عمر یک نویسنده میتواند به او اهدا شود. اما رومن گاری تنها نویسنده فرانسوی است که تا به امروز دو بار گنکور را نصیب خود کرده است. وی در سال ۱۹۵۶ برای رمان «ریشههای آسمان» این جایزه را از آن خود کرد و همچنین در سال ۱۹۷۵ نیز تحت نام مستعار «امیل آژار» برای رمان «زندگی در پیش رو» گنکور را برای دومین بار به خود اختصاص داد. هیئت داوران گنکور امسال از طاهر بنجلون، فرانسواز شاندرناگور، ادموند شارل رو، دیدیه دکوآن، فرانسواز ماله ژوری، برنار پیوو، پاتریک رمبو، روبر ساباتیه، ژرژ سمپرن و میشل تورنیه تشکیل شده بود. طبق آمار آکادمی گنکور انتشارات معروف گالیمار تا به حال ۳۵ مرتبه، گرسه ۱۷ مرتبه، آلبن میشل ۱۰ مرتبه، مرکور دو فرانس و سوی هر کدام ۵ مرتبه، فلاماریون و ژویار هر کدام ۴ مرتبه، ادیسیون مینویی ۳ مرتبه و پلون ۲ مرتبه گنکور بردهاند. سال گذشته نیز «ژیل لوروی» نویسنده فرانسوی برای رمان «آواز آلاباما» این جایزه را از آن خود کرده بود.


دلیل کاری را که میکنم نمیدانم. اگر میدانستم، شاید نیازی نمیدیدم که چنین کاری کنم. فقط میتوانم بگویم، در کمال اطمینان هم میگویم، که این نیاز را از اوایل نوجوانیام حس کردهام. منظورم، به طور خاص، «نوشتن» است؛ نوشتن به عنوان ابزاری برای داستانسرایی؛ داستانهای تخیلیای که هرگز در دنیایی که به آن واقعی میگوییم، رخ نمیدهند. این که ساعات پیاپی، روزهای پیاپی، سال از پی سال، تک و تنها با قلمی در دست، در چاردیواری اتاقت بنشینی و سعی کنی دستهای کلمه را بر روی کاغذ بیاوری تا چیزی را که ـ جز در ذهنات ـ وجود ندارد، خلق کنی؛ بیتردید راه و روش عجیبی برای گذران زندگیست. آخر چرا یک نفر باید بخواهد چنین کاری بکند؟ تنها جوابی که به ذهنم رسیده این است: چون مجبوری، چارهای نداری.