کلاسیکهای امروز ادبیات دنیا

«سایبرپرس» یکی از پایگاههای مهم خبری منطقه فرانسویزبان «کبک» کشور کانادا است. حدود یک هفته پیش این پایگاه تصمیم گرفت به سراغ منتقدان و صاحبنظران ادبیات برود و از آنها لیست «کلاسیکهای امروز ادبیات دنیا» را جویا شود. به عبارت دیگر از آنها پرسید که به نظرشان کدامیک از رمانها و مجموعه داستانهایی که پس از سال ۱۹۸۰ میلادی منتشر شده، در آینده در لیست «کلاسیکهای ادبیات دنیا» قرار خواهند گرفت. البته این نظرخواهی بیشتر برپایه حدس و گمان بود، چرا که کلاسیکهای واقعی به مروز زمان مشخص میشوند و هر کتابی که آزمون مشکل «گذشت زمان» را به خوبی سپری کند، «کلاسیک» و جاویدان میشود. با این حال، به قول مارک تواین «از کلاسیکها زیاد صحبت میشود اما کمتر خوانده میشوند.» به این معنا که بارها دیدهایم که آدمهای زیادی و حتی منتقدان ادبی بسیاری از شاهکار «در جستوجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست ستایش میکنند، بدون آنکه حتی یک جلد از آن را خوانده باشند.
«سایبرپرس» دو لیست از کلاسیکهای به اصطلاح امروز ادبیات دنیا ارائه کرده است. در یک لیست نظر پایگاه «سایبرپرس» را بیان کرده و در لیست دیگری از اساتید دانشگاه، منتقدان ادبی، نویسندگان و خلاصه صاحبنظران پرسوجو کرده است. «سایبرپرس» در لیست اولی یعنی همان لیست پیشنهادی خود، این کتابها را «کلاسیکهای امروز ادبیات دنیا» معرفی کرده است: «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» نوشته «ایتالو کالوینو» نویسنده ایتالیایی؛ «عشق در زمان سالهای وبا» نوشته «گابریل گارسیا مارکز»، «عطر» نوشته «پاتریک سوسکایند» نویسنده آلمانی؛ «انقراض» نوشته «توماس برنهارد»؛ «محبوب» نوشته «تونی موریسون»؛ «ابدیت» نوشته «میلان کوندرا»؛ «روانی آمریکایی» نوشته «برت ایستون الیس»؛ «زیردنیا» نوشته «دن دلیلو»؛ «بدی مونتانو» نوشته «اریک ویلا ماتاس»؛ رمان «جاده» نوشته «کورک مککارتی».
لیست دوم را همانطور که گفته شد صاحبنظران تهیه کردهاند. «پل بلانژه» استاد دانشگاه، شاعر و ویراستار، این کتابها را «کلاسیکهای امروز ادبیات دنیا» معرفی کرده است: «اختراع تنهایی» و «کشور آخرینها» نوشته «پل آستر»؛ «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» و «آقای پالومار» نوشته «ایتالو کالوینو»؛ رمانهای «انقراض»، «برادرزاده ویتگنشتاین» و «بازنده» نوشته «توماس برنهارد» و تمام اشعار «روبرتو جواروز» شاعر آرژانتینی. «ژان فرانسوا شاسی» استاد دانشگاه، مقاله و رماننویس این کتابها را انتخاب کرده است: «سهگانهی نیویورکی» نوشته «پل آستر»؛ «انقراض» نوشته «توماس برنهارد»؛ «شبی از شبهای زمستان مسافری» نوشته «ایتالو کالوینو»؛ «زیر دنیا» نوشته «دن دلیلو»؛ «پزشک عشق» نوشته «لوئیس اردریش»؛ «نصفالنهار خون» نوشته «کورمک مککارتی»؛ «شهر اعجوبهها» نوشته «ادواردو مندوزا» رماننویس اسپانیایی؛ «عملیات شایلوک» نوشته «فیلیپ راث»؛ «قدرت مگسها» نوشته «لیدی سالوایر» نویسنده فرانسوی؛ «کوری» نوشته «ژوزه ساراماگو».
«الن فیست» شاعر نیز این کتابها را «کلاسیکهای امروز ادبیات دنیا» معرفی کرده: رمانهای «ال.ای. سری»، «قسمت تاریک من»، «داهیلا سیاه» و «ناکجاآباد بزرگ» نوشته «جیمز الروی». «فابین لاروش» نویسنده نیز این کتابها را کلاسیک دانسته: «ابتذال» نوشته «ماری داریوسک» نویسنده فرانسوی، «زن پنجم» نوشته «هنینگ منکل» نویسنده سوئدی؛ «ذرات بنیادی» نوشته «میشل هولبک» نویسنده فوقالعاده فرانسوی؛ «سه روز خانهی مادرم» نوشته «فرانسوا ویرگانز» نویسنده بلژیکی؛ «عشق در زمان سالهای وبا» نوشته «گابریل گارسیا مارکز»؛ «زندگی و مرگ لیلی ریویهرا» نوشته «کرول زالبرگ»؛ «نبرد» نوشته «پاتریک رمبو» نویسنده فرانسوی؛ «جاده» نوشته «کورمک مککارتی»؛ «سه مژدهرسان» نوشته «فرد وارگاس» و «بی دخترم هیچوقت» نوشته «بتی محمودی» نویسنده آمریکایی. از میان نویسندگانی که «کاترین ماوریکاکیس» استاد دانشگاه و رماننویس به آنها اشاره کرده، «کورمک مککارتی»، «تونی موریسون» و «مارگارت دوراس» برای رمان «عاشق» شناخته شدهتر هستند. از میان انتخابهای «سباستین رز» کارگردان نیز کتابهایی چون «شبی از شبهای زمستان مسافری» نوشته «ایتالو کالوینو»؛ «برادرزاده ویتگنشتاین» نوشته «توماس برنهارد»؛ «عشق در زمان سالهای وبا» نوشته «گابریل گارسیا مارکز»؛ «از کجا تماس میگیرم» نوشته «ریموند کارور»؛ «آیات شیطانی» نوشته «سلمان رشدی»؛ «ابدیت» نوشته «میلان کوندرا»؛ «چوپان آمریکایی» نوشته «فیلیپ راث»؛ «رسوایی» نوشته «جی.ام.کوتزی» و «برف» نوشته «اورهان پاموک» دیده میشوند.
«مارک سگوئن» نقاش نیز اینها را انتخاب کرده: «جاده» نوشته «کورمک مککارتی»؛ «ابدیت» نوشته «میلان کوندرا» و کتابهایی از «گابریل گارسیا مارکز»، «فیلیپ راث»، «سوزان سانتاگ» و «مارگارت آتوود». «پاتریک سنهکال» رماننویس نیز این کتابها را کلاسیکهای آینده دانسته: «عطر» نوشته «پاتریک سوسکیند» و کتابهایی از «رومن گاری»، «املی نوتومب». «آنا سوکولویک» آهنگساز نیز اینها را انتخاب کرده: «عطر» نوشته «پاتریک سوسکیند» نویسنده آلمانی؛ «پاندول فوکو» نوشته «امبرتو اکو» فیلسوف ایتالیایی؛ «سبکی تحملناپذیر هستی» نوشته «میلان کوندرا» و «سهگانهی نیویورکی» نوشته «پل آستر». «ژولی ونسان» استاد دانشگاه و کارگردان سینما نیز کتابهایی از «روبرتو بولانو»، «انریک ویلا ماتاس» و «کارلوس لیسکانو» را انتخاب کرده است.
نتیجهگیری: باز هم معتقدم که زمان بهترین داور در انتخاب «کلاسیکهای امروز ادبیات دنیا» است اما از میان تمام نویسندگانی که اسماشان در بالا ذکر شده، به نظرم انتخاب این نویسندگان نسبت به دیگر نویسندگان ذکرشده معقولتر بوده است: ایتالو کالوینو، گابریل گارسیا مارکز، پل آستر، تونی موریسون، میلان کوندرا، دن دلیلو، کورمک مککارتی، فیلیپ راث، ژوزه ساراماگو، میشل هولبک، مارگارت دوراس، مارگارت آتوود، ریموند کارور، سلمان رشدی، جی.ام.کوتزی، اورهان پاموک، املی نوتومب، رومن گاری [که البته پیش از این کلاسیک شده] و امبرتو اکو.
نام «توماس برنهارد» بارها از زبان بسیاری از این منتقدان تکرار شده و برایم بسیار جالب بود که اکثر این صاحبنظران از آثار این نویسنده و نمایشنامهنویس اطریشی لذت بردهاند اما خودم هیچ ازش نمیدانم و هیچ نخواندهام. ارائه این چنین لیستهایی هیچ فایدهای هم که نداشته باشد، لااقل همچین نویسندههایی را به آدم معرفی و تصور ما را از نویسندگان خوب دنیا کمی به واقعیت نزدیکتر میکند. از غایبان اصلی این لیست، یکی «هاروکی موراکامی» نویسنده فوقالعادهی ژاپنی و دیگری «ماریو بارگاس یوسا» غول ادبیات آمریکای لاتین است که من یکی هیچ شکی به «کلاسیک شدن»اشان ندارم. از «گنتر گراس» هم نمیشود نامی نبرد. باز هم باید به این نکته توجه کرد که این لیستها همگی مربوط به آثاری هستند که پس از سال ۱۹۸۰ منتشر شدهاند وگرنه نویسندگانی چون «جی.دی.سلینجر» و «دوریس لسینگ» و دیگر بزرگان ادبیات پیش از این کلاسیک شدهاند.