وودی آلن
وودی آلن از فیلم جدیدش و كار در اسپانیا می گوید. . .
از اسپانیا زنگ زدند و گفتند پول می دهیم، بیا اینجا یك فیلم بساز. قبول كردم. از ونیز و استكهلم و رم هم زنگ می زدند، همین جواب را می دادم!
وودی آلن با جدیدترین فیلمش به جشنواره كن رفته و آنجا بر نمایش آن نظارت كرده و توضیحاتی را نیز در این خصوص ارائه داده است اما او به رسم و سیاق همیشگی خود آن قدر پركار است كه فیلم دیگری را نیز همین حالا در دست ساخت دارد و در حال حاضر مشغول كار روی آن است. فیلم اكران شده او در «كن ۲۰۰۸»، «ویكی كریستینا بارسلونا» نام دارد و بازیگران نامداری مثل اسكارلت یوهان سون، پنه لوپه كروز و خاویر باردم در آن شركت دارند. این یك كار كمدی - رمانتیك است و استقبال از آن در كن به حد قابل توجهی می رسید و نشان داد آلن در ۷۲ سالگی نیز هوش، صرافت و ظرافت خود را از دست نداده است. آلن در این فیلم از مشكلات زندگی اجتماعی و ازدواج های شكست خورده و مسائلی كه در زندگی زناشویی برخی افراد اتفاق می افتد، یاد می كند و در همین ارتباط می گوید: «در دنیای كنونی حق اداره همسر و یك تك فرزند نیز بسیار مشكل است، وای به وقتی كه به دام بیفتید و به نیت كمك به دیگران و یا هر دلیل دیگری در زندگی چند خانواده مشاركت كنید و سرپرستی دو، سه نفر و یا دو خانوار را بر عهده گیرید.
كنترل این همه آدم در یك جا و رسیدگی به تمامی آنها و یا زیر بال و پرگرفتن همزمان چندین آدم، كاری است كه از عهده همه افراد برنمی آید. شاید فیلم من را ببینید و بپرسید كه چطور این امر در این اثر سینمایی میسر شده است و این كاراكترها توانسته اند همزمان در چند عرصه و در تقابل با آدم های مختلف و فامیل شان موفق باشند و اوضاع را تحت كنترل داشته باشند اما زندگی حقیقی چیز دیگری است و معمولاً در این عرصه نمی توان همان بیلان و حاصل كار را داشت. یكی می گفت در زندگی اش هم خواهرش را اداره می كند و هم همسرش را و من به شما می گویم كه خودم شخصاً در اداره یكی از آنها نیز مانده ام و پیچیدگی های قضیه مرا كاملاً متوقف و ناكار آمد كرده است. این گرفتاری ها، محصول حقیقت است. در زندگی های عادی و در بین طبقات معمولی كمتر به كسانی برمی خورید كه هیچ مشكل اجتماعی و مالی نداشته باشند اما پرده سینما سرشار از آدم های رؤیایی و كسانی است كه از عهده هر چیزی بر می آیند و این عین دروغ است.»
در «ویكی كریستینا بارسلونا» كه از ۱۰ شهریورماه در آمریكا و بخشی از اروپا اكران می شود، اسكارلت یوهان سون و ربه كا هال نقش دو زن آمریكایی را بازی می كنند كه برای تعطیلات تابستانی به اسپانیا می روند و آنجا با یك نقاش (با بازی خاویرباردم) آشنا می شوند و همسر سابق وی (با بازی پنه لوپه كروز) را نیز می بینند و مجموعه این آشنایی ها و مسئولیت های برخاسته از این، دردسرهای زیادی را برای آنها به وجود می آورد.
این چهارمین فیلم متوالی است كه سینماگر كهنه كار آمریكایی در اروپا می سازد و این در حالی روی می دهد كه قصه اكثر قریب به اتفاق فیلم های قبلی وی در نیویورك و منهتن محله محبوب او در این شهر شكل می گرفتند و وی تم های كمدی - اجتماعی و یا دغدغه های خاص زندگی اش و كاراكترهای مرتبط با خود را در این شهر به تصویر می كشید و با این حساب سفرهای او به اروپا و جاافتادن وی در آنجا و ساخت كارهای مورد نظرش در این قاره، یك رخداد بدیع و بی سابقه برای او بوده است. با این حال آلن كه از ۱۹۷۲ به بعد هر سال حداقل یك فیلم و گاه دو فیلم ساخته است. همان طور كه قبلاً گفتیم فیلم جدید دیگری را نیز در دست تهیه دارد و برای این مهم به نیویورك بازگشته است.
این یك كار كمدی - اجتماعی به سبك و سیاق اكثر فیلم های قبلی اوست و از بازی لری دیوید، اوان راشل وود و پاتریشیا كلارك سون در رل های اصلی بهره می گیرد و آخری همانی است كه در فیلم «ویكی كریستینا بارسلونا» نیز برای وودی آلن پای در صحنه نهاده و در این اثر سینمایی نیز ایفای نقش كرده است. آلن درباره فیلم جدیدی كه در نیویورك مشغول ساختن آن است و با چند روز رها كردن آن به كن آمده بود. می گوید: «این فیلم نیز درباره تعدادی آدم های دچار دغدغه و حالت های عصبی است كه در مسیر زندگی به یكدیگر برخورد می كنند و اشتراك منافع و یا تضاد آرا دارند و امیدوارم كه این برخورد باعث زیبایی فیلم و جذابیت آن شده و كار، موفق از آب درآمده باشد. نمی توانم از حالا در مورد آن و میزان توفیق یا ناكامی اش قضاوت و صحبت كنم و فقط باید عكس العمل مردم را دید اگر به توفیق رسیدم، جای تشكر و رضایت خواهد داشت و در غیر این صورت نیز بدانید كه هر چه داشته ام رو كرده ام.»
آلن كهنه كار هر سه فیلم قبلی اش را كه «مچ پونیت» ، «اسكوپ» و «رویای كاساندرا» نام دارد، در لندن ساخته و از شهر دلخواهش نیویورك فاصله گرفته بود، اما برای «ویكی كریستینا بارسلونا» همان طور كه قبلاً گفتیم به اسپانیا كوچ كرده و این فیلم را در آنجا ساخته است. خود او در اواخر بهار ۲۰۰۸ و در فاصله سه ماه تا اكران عمومی فیلمش در این باره می گوید: «افراد و سرمایه گذارانی از اسپانیا و بخصوص بارسلونا با من تماس گرفتند و پرسیدند كه آیا مایلم در آنجا فیلمی بسازم و گفتند كه بخشی از بودجه تولید و هزینه اسكان ما در آنجا را تأمین می كنند و من نیز گفتم چرا كه نه. همین حالا هم می گویم اگر ونیز و استكهلم و رم و هر مكان قابل قبول دیگری زنگ بزنند و همین چیز را از من بخواهند، آنها را نیز خواهم پذیرفت. در عین حال باید متذكر شوم كه ساخت این فیلم در اسپانیا دورانی بسیار خاص را برایم رقم زد و تجربه ای ویژه بود. بد نیست بدانید به اسپانیا و بسیاری از شهرهای آن علاقه ای خاص دارم و یكی از آنها بارسلونا است.»
با این حال آلن حاضر نیست چنین موردی به روسیه هم بسط یابد و به آن سامان هم برود. خودش مدعی است چند سال پیش كه به آن كشور رفت و سر از شهر تاریخی سن پترزبورگ درآورد، مقام های آنجا نتوانستند نیازهای كار او را تأمین كنند و كمبودها به حدی بود كه او ترجیح داد یك روزه از آنجا برود. با این وجود مشكل (و شاید هم حسن) آلن این است كه حرف های شوخی و جدی اش با یكدیگر قاطی شده اند و حتی در كنفرانس های مطبوعاتی نیز به درستی نمی توان فهمید كه كدامیك از اظهارات او حقیقت دارد و كدامین شوخی صرف است. همین خصلت دوگانه در فیلم های آلن نیز طی تمامی ۳۵ سال اخیر با ابعادی كم یا زیاد هویدا بوده است.
تعدد فیلم های او طبعاً باعث تكراری شدن سوژه بسیاری از آنها شده است و مهم ترین ایراد وارده به وی مشابه بودن كاراكترهای اكثر فیلم های وی از ۱۹۷۷ به بعد است. اما آلن در عین حال توانسته است به عنوان فیلمساز صاحب سبك و دارای مهر و امضای شناسایی خودش و خالق كارهایی متفاوت مانند «منهتن»، «زلیگ»، «رز ارغوانی قاهره» ، «هانا و خواهرانش» و «همه می گویند دوستت داریم.» باشد و با كارهای اخیرش به دل اروپا هم سفر كند و بیش از پیش بین المللی شود. با این حال از همه جالب تر اعتراف وودی آلن به چگونگی انتخاب نام فیلم آخرش به شكلی تصادفی و از روی یك CD به جای مانده در هتل محل اقامت اش در شهر بارسلونا بوده است. خالق «آلن هال»، «برادوی دنی رز»، «جنایات و خلاف ها» ، «گلوله هایی بر فراز برادوی» ، «دزدان خرده پا» و «شهرت» می گوید: «روزی در اتاق هتل محل اقامتم یك CD از یك گروه موسیقی اسپانیایی به نام «GIULIA» را یافتم و آن را شنیدم و خوشم آمد و اسم یكی از ترانه های آن را كه «ویكی كریستینا بارسلونا» بود برای فیلم خود برگزیدم. زندگی همیشه همین شكل است و در آن اتفاقاتی از این دست رخ می دهد. اصلاً كل زندگی یك اتفاق است!»
وصال روحانی / منبع: TIMES